این دیگه چه خبریه؟!!!
یک بیماری جدید !
این روزا تمایلی به گوش دادن و دنبال کردن اخبار ندارم مگر همسر باشه و شبها طبق معمول اخبار کانالها رو دنبال کنه.
همین روزا بود که یکروز صبح از نرگس شنیدم و عصر هم همسر بر این خبر صحه گذاشت . ویروسی در چین داره جان مردم رو میگیره و چند نفر رو هم در قم مبتلا کرده . خدایا بخیر بگذرون .
این دیگه چه مرضی هست؟! این دیگه چه حکمتی هست؟! حالا علاوه بر مراقبتهای ویژه واسه بیماری خودم باید مراقبتهای دو چندان داشته باشیم برای مراقبت و مقابله با این بیماری جدید .
بعد از اون روز، کمتر از یکهفته طول نکشید که اوضاع ایران هم وخیم گزارش شد. از زمانی که این خبر و فوت چند نفر تایید شد تصمیم گرفتم بچهها رو مدرسه و مهد نفرستم که از هفتهی بعدش هم، کلا مدارس بطور رسمیتعطیل شد. از نرگس هم خواستم که کامل، موارد بهداشتی رو رعایت کنه . لباس جداگانه براش کنار گذاشتم ولی همچنان نگرانی وجود داشت. چون بچهها خونه بودند و اوضاع جسمانی ام هم رو به راه تر بود، هرچند برام سخت میشد ولی چون یکی دو هفته بیشتر به عید هم نمونده، ازش خواستم دیگه فعلا نیاد.
اوایلی که این بیماری اومد هیچکس اطلاعات درستی نداشت . فقط میدونستیم که باید ماسک و دستکش لاتکس استفاده کنیم و الکل . چقدر ماسک نایاب و گران شد . باید همه چی بعد از خرید ضدعفونی بشه. رفت و آمدهای بیرون، مگر در مواقع ضروری و خرید، محدود بشه. الهی خودت نگهدارمون باش.