جلسه شانزدهم شیمیدرمانی درست شد بعد از روز آخر پرتو درمانی و روز بعد از عید غدیر خم. به فال نیک گرفتم.انشاء الله که خیره. ولی چقدر سخت بود رفت و آمدهایی که هر روزه تنهایی داشتم. هر روز توی نوبت و انتظار، هر روز بیحالی و خستگی و دوش گرفتن با همون بیحالی و بی رمقی، هر روز استرس از شرایطی که الان بخاطر کرونا هست.
واسه شیمیدرمانی هم، اول خیلی خوشحال بودم چون با یکسری توضیحات اشتباه یا نمیدونم شاید هم برداشت و محاسبات غلط خودم، فک کردم شیمیدرمانی هم تمام میشه. ولی دکتر گفت نه، آریوتراست باید از تاریخ شروع که ۲۵ آذر ۹۸ بوده، تا یکسال کامل انجام بشه :( بنابراین رفت تا حدود ۶ جلسهی دیگه که هنوز باقی مونده.ای خدا واقعا خسته کننده شده. خودت توان و تحملش رو بهم بده. خودم به کنار، بچهها هم از این رفت و آمدها خسته شدن و میگن، مامان پس کی این دکتر رفتنهای تو تموم میشه! همسر هم که دیگه مرخصیای براش نمونده، حتی ماشینمون هم دیگه خسته شده و به استهلاک افتاده و مدام خرج داره.